شبانه روزی حتی جمعه ها و ایام تعطیل رسمی

RFLP، روشی مناسب برای تشخيص درماتوفيت‌ها

پيام بهزادي-عضو هيأت علمی گروه ميکروب‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرقدس

الهام بهزادي- گروه ميکروب‌شناسی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شهرقدس

 

مقدمه

درماتوفيت‌ها، به گروه کوچکی از قارچ‌های بيماري‌زا تعلق دارند و معمولاً هر فردی در برهه‌ای از زندگی خود، به عفونت‌های ناشی از آنها مبتلا می‌گردد. بررسی‌ها نشان می‌دهند که مردم سالانه بيش از 500/000/000 ميليون دلار آمريکا در سرتاسر دنيا برای خريد داروهای ضد کچلی هزينه می‌کنند. از آنجايي‌که درماتوفيت‌ها از نظر ژنتيکی به هم نزديک هستند، دارويي که عليه يک گونه‌ی مشخص استفاده می‌شود، بر ديگر گونه‌ها نيز مؤثر است. البته موارد استثناء نيز وجود دارد، مانند: Trichophyton verrucosum و Trichophyton mentagrophytes var. granulosum که نسبت به فلوکونازول حساسيت کمی دارند، در حالی‌که اين دارو رايج ترين داروی ضد قارچی است که برای درمان عفونت‌های کچلی ناشی از قارچ‌های درماتوفيت استفاده می‌شود. بنابراين، شناسايي گونه‌ی قارچی در عفونت‌های کچلی به دلايل زير بسيار مهم خواهد بود:

1-    نخست آن‌ که کچلی ناشی از درماتوفيت‌ها، اغلب در ارتباط با شرايط محيطی است. برای مثال، عفونت با قارچ درماتوفيت Microsporum canis معمولاً نشان‌دهنده‌ی ارتباط افراد با گربه (و بندرت سگ) بوده، در حالي­که عفونت ناشی از  Microsporum gypseum حاکی از ارتباط افراد با خاک می‌باشد.

شيوع عفونت ناشی از قارچ درماتوفيت Microsporum audouinii در مدارس، بيانگر اين حقيقت است که فرد يا افرادی اخيراً از مناطق آندميکِ اين قارچ مانند آفريقای مرکزی به آن محل سفر کرده‌اند. به دلايل ياد شده، می‌بايستی به هنگام درمان بيماری به منبع عفونت و چگونگی بروز آن توجه داشت. در غير اين‌صورت، احتمال اين‌ که درمان عفونت مزبور بی‌نتيجه بماند، بسيار زياد خواهد بود.

2-    دوم آن‌ که، گاهی رژيم درمانی برای گونه‌های مختلف درماتوفيت‌ها متفاوت می‌باشد. برای نمونه، دوره‌ی درمان کچلی سر ناشی از درماتوفيت  Trichophyton tonsuransکمتر از Microsporum canis است؛ زيرا گونه‌ی اخير با توليد اسپور در بخش خارجی ساقه‌ی مو، در تماس کامل با دارو قرار نگرفته در صورتی‌که گونه‌ی قبلی اسپورهای خود را در داخل ساقه‌ی مو توليد نموده و در تماس کامل با داروهای ضدقارچی قرار می‌گيرد.

3-    سوم آن‌که، به‌ويژه در مورد عفونت قارچی ناخن، می‌بايستی گونه‌ی قارچی شناسايي شود تا درماتوفيت بودن و يا غير درماتوفيت بودن قارچ عامل عفونت مشخص گردد تا امکان درمان قطعی وجود داشته باشد. لازم به ياد‌آوری است که قارچ‌های غير درماتوفيتی به داروهای ضد درماتوفيتی و برعکس پاسخ نمی‌دهند.

در حال حاضر بسياری از روش‌های تشخيصی درماتوفيت‌های بيماري‌زا تغيير يافته، بدين معنی که روز‌به‌روز بر اهميت تشخيص‌های مولکولی افزوده شده و از اهميت روش‌های رايج سنتی کاسته می‌شود. البته در اين ميان دو گونه‌ی درماتوفيتی به همان روش سنتی به‌خوبی قابل تشخيص هستند که دليل آن ويژگی‌های بارز ظاهری آنها می‌باشد. اين دو گونه‌ی درماتوفيتی عبارتند از: Epidermophyton floccosum و Trichophyton verrucosum.

توالی‌نگاری چندين جايگاه ژنی (Multilocus Sequencing Typing (MLST))

توالي‌نگاری چندين جايگاه ژنی (MLST) يک روش ژنتيکی موفق بوده که نخستين بار برای مطالعه‌ی باکتری‌ها مورد استفاده قرار گرفت. در اين روش از توالي‌يابی نوکلئوتيدی بهره گرفته می‌شود؛ به اين‌صورت که 500 نوکلئوتيد از هر 10 ژن ساختمانی يا بيشتر که وظايف پايه‌ای سلول را کنترل می‌نمايند (Housekeeping gene) برای ترسيم ساختار فيلوژنی سلول‌های مورد بررسی استفاده می‌شود تا توالی‌های اختصاصی گونه‌ی زيستی موردنظر شناسايي گردد. در مورد قارچ‌ها، نقاط نسبتاً متغير ژنومی مانند ITS (Internal Transcribed Spacer) وIGS (Intergenic Spacers) ميان ژن‌ها و اينترون‌ها برای شناسايي تکامل تدريجی گونه‌ها و جنس‌های قارچی استفاده می‌شود. نتايج بدست آمده نشان می‌دهند که کاربرد روش RFLP (Restriction Fragment Length Polymorphism) برای تجزيه و تحليل توالی منطقه‌ی ITS در درماتوفيت‌ها شيوه‌ی تشخيصی مناسبی در زمينه‌ی مولکولی نمی‌باشد.

منبع

Gräser Y, Scot J, Summerbell R. The New Species Concept in Dermatophytes-a Polyphasic Approach; Journal of Mycopathologia: DOI 10.1007/s11046-008-9099-y; 2008.

پاسخ

1 × 4 =

مدت زمان مطالعه ۴ دقیقه