ژنتیک و بیماری های روانی
معمولا” به من میگویند خیلی شبیه پدرم هستم و رفتار و عادات من مثل اوست. به این افتخار میکنم ولی در عین حال مرا نگران میکند، چون او اسکیزوفرنی داشت و وقتی من ۹ ساله بودم خودکشی کرد. برخی از جزئیات زندگی و مرگ او را با کنجکاوی این ماجرا کشف کردهام. به عنوان نمونه او بارها اقدام به خودکشی کرده بود ، با لباس حمام ساعتها درخیابانهای لندن پرسه می زد یا صداهای عجیبی میشنید. این موارد با مردی که من به یاد دارم به شدت در تضاد است. وقتی حالش خوب بود مرد سرحال ، شوخ طبع و خلاقی بود. بیست سال قبل از این ماجرا نیز پدرش (پدر بزرگ من) ، وقتی متوجه شد سرطان دارد با گلوله خودکشی کرد. برخی دیگر از اعضای خانواده من به بیماریهای روانی مبتلا هستند. اکنون که بیست و چند ساله هستم گاهی اوقات دچار افسردگی میشوم. به همین خاطر طبیعی است که از خودم بپرسم « آیا این مشکل در خانواده ما ارثی است؟ »
برای بسیاری از مردم صحبت کردن در مورد بیماری های روانی کار سختی است، ولی کسانی که با این مشکل سر و کار دارند معمولا” به اعضای خانواده که مشکلات مشابهی دارند ، اشاره میکنند.
« آیا دلیل افسردگی من از دست دادن پدرم به شکلی بسیار دردناک و تراژیک است؟ یادلیل آن ژنتیکی است؟»
مطالعه در مورد دوقلوها و تاریخچه خانوادگی ثابت کرده که ارث در بیماری های روانی نقش دارد، اما فقط در چند سال گذشته دانشمندان توانستهاند تغییرات ژنتیکی را که ممکن است خطر ابتلا به بیماری روانی را افزایش دهد شناسایی کنند.
پروفسور کاترین لوییس از مرکز تحقیقات زیست پزشکی مادزلی در لندن میگوید : ” شناسایی عوامل ژنتیکی بیماریهای روانی بسیار دشوار است. در مدرسه ما با بیماری های ساده مندل ( قوانین ژنتیک که گرگور مندل کشف کرد ) مثل هانتینگتون یا فیبروز سیستیک آشنا می شویم ، بیماریهایی که یک ژن مشخص در ایجاد بیماری نقش دارد، ولی در بیماری های روانی فقط یک ژن دخیل نیست و ما باید روی مجموعهای از ژنها مطالعه کنیم. “
پژوهش هایی که در کینگز کالج لندن آغاز شده هنوز در مراحل اولیه است، ولی نشان داده در اسکیزوفرنی ۱۰۸ ژن تغییر میکنند. در مورد افسردگی تغییر ۹ ژن و در اختلال دو قطبی ( بای پولار ) تغییر ۲۰ ژن شناسایی شده است. بیتردید تعداد بیشتری از ژن های مؤثر در بیماریهای روانی باید شناسایی شوند و پژوهشگران میگویند بسیاری از این ژنها در بیماری های روانی مختلف مشترکند.
« دانستن اینکه چه ژن هایی به من به ارث رسیده بسیار مهم است چون به من امکان میدهد از این فکر که افسردگی اجتناب ناپذیر است رها شوم. آیا گریزی از افسردگی دارم ؟ آیا میتوانم از آن رها شوم ؟ یا ورای تواناییهای من است ؟ »
پروفسور لوییس می گوید : ” تحقیقات چند سال اخیر نشان میدهند که عوامل ژنتیکی خطرساز در بسیاری از بیماری های روانی مشترکند. به عنوان نمونه برخی تفاوت های ژنتیکی مرتبط با اسکیزوفرنی ، در افسردگی و اختلال دو قطبی هم دیده میشوند. “
« اسکیزوفرنی پدرم به من منتقل نشده چون اگر اینطور بود قاعدتا” تا حالا باید علائم آن را میدیدم، ولی احتمالا” برخی از کدهای ژنتیک مشترک بین من و پدرم باعث شده که من دچار افسردگی شوم. »
اما سرنوشت خواهر و برادرهایی که پدر و مادرشان بیماری روانی دارند میتواند کاملا” متفاوت باشد. به عنوان نمونه مادر لوسی و جانی که دو قلو هستند به اختلال دو قطبی مبتلاست. جانی نیز به این اختلال مبتلا شده، ولی لوسی چنین مشکلی ندارد.
جانی می گوید : ” وقتی حالم خیلی بد است حتی نمیتوانم از تخت بیرون بیایم. حتی اگر بتوانم هیچ چیزی را نمی فهمم. به معنی واقعی کلمه نمیتوانم بفهمم چه چیزی با چیزهای دیگر جور درمیآید. مغزم مه آلود است. بنابراین وقتی میگوییم کسی حال روانیاش خوب نیست جنبههای جسمی هم دارد. “
اگر یکی از والدین شما افسرده باشد احتمال ابتلای شما به افسردگی دو برابر میشود. در مورد اختلال دو قطبی این احتمال چهار برابر است و در مورد اسکیزوفرنی این احتمال هشت برابر میشود، اما این احتمالات نسبیاند و در مجموع خطر ابتلا به این نوع بیماریها بسیار اندک است، ولی مثل هر مورد دیگری احتمال اینکه برخی خصلتهای ژنتیکی منتقل شوند وجود دارد. نحوه پرورش ما در کودکی و تجاربمان در بزرگسالی در ابتلا به بیماریهای روانی تأثیر مهمی دارد.